ابوبکر اسحاق ملتانی
اَبوبَکْرْ اِسْحاقِ مُلْتانی، فرزند ابوالحسن تاجالدین علی بن ابیبکر ابی سعید بکری ملتانی (زنده در 734 ق / 1334 م)، صوفی و فقیه حنفی شبه قارۀ هند. از شرح حال او چندان اطلاعی در دست نیست، اما از اثر وی، خلاصة جواهر القرآن برمیآید که او در 734 ق در قاهره به سر میبرده است (نک : پرچ، 78).
آثـار
1. خلاصةالدین یا خلاصة الاحکام بشرائط الاسلام، به عربی، دربارۀ توحید، نماز، زکات، روزه و حج. قسمتی از آن در چند برگ در برلین موجود است (نک : آلوارت، شم 1799).
2. خلاصة خلاصةالدین، به فارسی و عربی. مؤلف به خواهش عدهای، خلاصةالدین را تلخیص و به هر دو زبان تدوین نموده است. بخشی از این اثر تا اواسط مبحث صلات در برلین نگهداری میشود (همان، شم 1798).
3. الحج و مناسکه، به عربی. نسخۀ خطی آن در برلین موجود است (همان، شم 4046).
4. نسبة خرقة التصوف، به عربی. مؤلف در این اثر، حروف چهارگانۀ کلمۀ «خرقه» را به چهار صفت منسوب داشته است: «خ» به خَلّت، «ر» به ردفت، «ق» به قربت و «ت» به تجرید. وی در این کتاب به بیان نظریات عرفانی خود نیز پرداخته است. نسخۀ خطی آن در برلین موجود است (همان، شم 3348).
5. ذکرالذکر الاکبر، به عربی، دربارۀ اقسام ذکر و فواید ذکر الهی، بهویژه تفسیر ذکر لااله الا الله. نسخۀ خطی آن در برلینموجود است (همان، شم 3349).
6. خلاصة جواهر القرآن فی بیان معانی لغات الفرقان، که در 718 ق / 1318 م در ملتان تألیف شده است. بروکلمان سال تألیف آن را 717 ق نوشته (GAL, II / 286)، اما در صفحۀ آخر نسخۀ برلین این اثر که عکس آن در چاپ اسلامآباد دیده میشود، عبارت «فرغت... فی العشر و الثمان و السبعمائة» دیده میشود (نک : تصویر قبل از ص 1، 93). این کتاب فرهنگ کوتاه کلمات دشوار قرآن مجید به فارسی است که با سورۀ فاتحه شروع میشود و سپس مؤلف به ترتیب معکوس سورهها، یعنی از «الناس» تا «البقره» به شرح لغات آنها پرداخته و به مناسبت معانی لغات، برخی از احادیث نبوی را نقل کرده است. نسخهای از آن در برلین بوده است (پرچ، 77-79) که سپس به دانشگاه توبینگن منتقل شده و براساس همین نسخه در 1405 ق به تصحیح و حواشی ظهورالدین احمد در اسلامآباد انتشار یافته است.
مآخذ
ابوبکر اسحاق ملتانی، خلاصة جواهر القرآن فی بیان معانی لغات الفرقان، به کوشش ظهورالدین احمد، اسلامآباد، 1405 ق؛ نیز:
Ahlwardt; GAL; Pertsch, W., Verzeichniss der persischen Handschriften, berlin, 1888.